بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

از مبل خودشو سر و ته میندازه پایین، میاد جلوی صورتم میگه: مامان چی تُده؟ میگم هیچی مامان... دوباره میگه چِیا گِیه میتونی؟ ...میگم هیچی مامان دلم گرفته... دستشو میذاره روی شیکمم میگه من ماسازس( ماساژش) میدم.

نظرات (۷)

  • مهدیار (مترسک)
  • چقدر تو جانِ دلی پسر جان 😍

    سرشو ببوسید از طرف من 😘

    پاسخ:
    خیلی ممنون. انشالله فرزندان شیرین تر از قند در آینده نصیبتون به همراه مامانشون:دی
    سلامت باشید.

    عزیزم 😍

    از همون اول چرا دل و شکم رو اشتباه یادمون می‌دید آخه :دی

    پاسخ:
    یه چیز نیست مگه؟:/

    ماشالله چقدر باهوشه که سریع تو ذهنش گرفتگی و ماساژ رو به هم مرتبط کرده... و چقدررر هم عاطفی‌ئه😍

    پاسخ:
    خیلی ممنون عزیزم. از فرزند آدم تعریف میکنن انگار دارن از خود آدم تعریف میکنن:دی

    عزیزم چی شده؟؟چراگریه میکردی؟؟

    خداحفظش کنه پ

    پاسخ:
    داشتم یه کلیپ میدیدم به حالات معنوی عرفانی رسیده بودم گریه میکردم همراهش:دی
    ممنونم عزیزم خدا فرزند شمارو هم حفظ کنه‌

    تا دیدم یاد پسرتون افتادم. ایشالا که بی داداش نمونه :د

     

    https://twitter.com/ragbarebahaari/status/1746812511821721622/

     

    پاسخ:
    نت کنده نتونستم ببینم . ولی فکر کنم متوجه شدم کدوم کلیپه... حالا چرا یاد پسر من افتادید؟:/

    ای جانممممم

    پاسخ:
    خدا بچه های خونوادتون رو حفظ کنه انشالله.

    آخه پسره خیلی مهربونی بخرج می‌ده ولی در راستای گول زدن والدین :دی

    از طرفی، مهربونترین پسرکی که می‌شناسم، پسر شماست :)

    پاسخ:
    همه بچه ها مهربونن فقط شاید ما بزرگا فوکوس نمیکنیم روی رفتاراشون تا ببینیم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">